قرآن می فرماید:
فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ[1]
در نیکی ها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت گیرید…
حضرت علی علیه السلام فرمود:
بادرُو العَجل الخیرَ قَبلَ ان تَشغلوا عنه بغیره[2]
در انجام کار خوب شتاب کنید پیش از آن که به سبب پرداختن به کار دیگر از آن باز مانید.
حضرت علی علیه السلام فرمود:
اذا هَمَمت بِخَیر فبادر فَانَّک لاتَدری ما یحدث[3]
اگر تصمیم به کار خیری گرفتی زود انجام بده، زیرا تو نمی دانی چه اتفاقی خواهد افتاد.
فلسفه عجله در کار خیر
دلیل تعجیل در کار خیر آن است که مبادا شخص نیازمند به گونه ای دیگر بی نیاز شود و فرصت نیکوکاری از او سلب گردد.[4]
دلیل دیگر در اهمیت این مسأله، ترس از تضییع حقوق مردم است.
در نظامی که زمان رسیدگی به مشکلات مردم و حل آن به درازا کشد، امکان نابودی حقوق مردم و نیز آسیب هایی چون رواج رشوه پدید می آید.
علی علیه السلام فرمود:
مَن اطاع التوانی ضَیعَ الحقوق[5]
کسی که تنبلی نماید، حقوق دیگران را تضییع می نماید.
گفتنی است که سرعت و دقت نباید قربانی یکدیگر شوند. به عبارت دیگر، میان شتاب و شتاب زدگی تفاوتی آشکار است.
سرعت گرفتن در خیرات
قرآن مجید در آیات متعددی، مؤمنان را به سرعت در خیرات و پیشی گرفتن از یکدیگر دعوت می کند، در توصیف جمعی از مؤمنان راستین می فرماید:
… یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ أُولئِک مِنَ الصَّالِحِینَ[6]
آنها کسانی هستند که در انجام کارهای نیک سرعت گرفته و بر یکدیگر پیشی می گیرند و آن ها از صالحانند.
یا در توصیف جمعی از پیامبران بزرگ، مانند «زکریا» و «یحیی» می فرماید:
انَّهم کانوایسارِعُون فی الخَیراتِ…[7]
آنها در کارهای خیر به سرعت اقدام می کردند.. .
یا در شرح صفات برجسته مؤمنان آمده است:
أُولئِک یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ[8]
آنها در کارهای نیک به سرعت اقدام می کنند و از دیگران پیشی می گیرند.
این مسأله به عنوان یک دستور عام خطاب به همه مؤمنان آمده است:
وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ[9]
شتاب کنید و پیشی بگیرید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان، در راه رسیدن به بهشتی که وسعت آن به اندازه آسمان ها و زمین است که برای پرهیزکاران آماده شده است.
این معنا در آیه دیگر با عنوان مسابقه در خیرات مطرح شده است:
… فَاستَبِقُوا الخَیراتِ…[10]
در نیکی ها (واعمال خیر) بر یکدیگر سبقت جویید.
بدیهی است «مسارعه» در خیرات با مسابقه در خیرات، هر دو اشاره به یک حقیقت دارد و در واقع لازم و ملزوم یکدیگرند؛ زیرا، سبقت جستن بدون سرعت در عمل امکان پذیر نیست و هر کس سریع تر راه را به سوی هدف بپیماید، بی شک زوتر به مقصود می رسد.
در روایات اسلامی اشاره های بسیار پرمعنا و جالبی درباره این موضوع دیده می شود که گلچینی از آنها را در ذیل می آوریم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
انَّ اللّهَ یحِبُّ مِنَ الخَیرِ مَا یعَجَّلُ[11]
خداوند کار نیکی را دوست دارد که با سرعت انجام شود.
در حدیث دیگری از حضرت علی علیه السلام آمده است:
بَادِرُوا بِعَمَلِ الخَیرِ قَبلَ ان تُشغَلوا عَنهُ بِغَیرِهِ[12]
در انجام کارهای نیک سرعت بگیر، پیش از آن که چیزی شما را به خود مشغول سازد و از آن باز دارد.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
مَن هَمَّ بِخَیرٍ فَلیعَجِّلهُ وَلا یؤَخِّرهُ[13]
کسی که تصمیم به کار نیکی می گیرد، باید در آن شتاب کند و تأخیر نیندازد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
اذا هَمّ احَدُکم بِخَیرٍ او صِلَةٍ فَانّ عَن یمینِهِ وَ شِمالِهِ شَیطانَینِ فَلیبادِر لایکفاهُ عَن ذلِک[14]
هنگامی که کسی از شما تصمیم برانجام کار خیر یا بخشیدن چیزی به کسی گرفت، باید مواظب باشد که در طرف راست و چپ او دو شیطان هستند؛ بنابراین، باید به سرعت اقدام کند، مبادا آن دو شیطان (با وسوسه های خود) او را از این کار باز دارند.
علی علیه السلام فرمود:
لَیسَ مِن عادَةِ الکرامِ تَأخیرُ الانعامِ[15]
تأخیر در بخشش، از عادت کریمان نیست.
امام باقر علیه السلام فرمود:
مَن هَمَّ بَشی ءٍ مَن الخَیرِ فَلیعَجِّلهُ فَانَّ کلَ شَی ءٍ فیهِ تَأخیرٌ فَانَّ لِلشَّیطانِ فیهِ نَظرَة[16]
کسی که تصمیم بر کار نیکی می گیرد، باید شتاب کند؛ زیرا هر چیزی که در آن تأخیر باشد، شیطان در آن نظر دارد (و با وسوسه های خود، تصمیم انسان را تضعیف می کند).
بنابراین، در برابر کارهای خیر، همیشه موانع و وسوسه های شیاطین جن و انس وجود دارد؛ به همین دلیل هنگامی که مقدمات آن فراهم گردد، باید شتاب کرد، مبادا افراد تنگ نظر، کوتاه فکر و شیطان صفت، سنگ اندازی کنند.
گفتنی است که باید میان سرعت در انجام کار و عجله مذموم که مربوط به قبل از فراهم شدن مقدمات لازم برای انجام کار است، تفاوت قائل شد.
علی علیه السلام فرمود:
لاتُؤخِّر انالَةَ الُمحتاجِ الی غَدٍ، فَانَّک لاتَدری مَایعرِضُ لَک وَ لَهُ فی غَدٍ[17]
کمک به نیازمندان را به فردا مینداز؛ زیرا نمی دانی برای تو و او چه پیش می آید (ای بسا! توان تو یا نیاز او از میان برود)
مثلًا فاصله بین عقد و عروسی و نامزدی های طولانی سبب جدایی می شود؛ زیرا دو طرف با مطالعه رفتارها و لغزش های یکدیگر و موقعیتی که دارند، در ازدواج خود تجدید نظر می کنند.
صدقه حلوانی می گوید: در مسجدالحرام یکی از دوستانم دو درهم از من قرض خواست و من گفتم: پس از طواف خواهم داد. در حین طواف امام صادق علیه السلام را مشغول طواف دیدم، امام دستش را به جهت کمک خواستن روی شانه من گذاشت و هر دو به طواف پرداختیم.
طواف من به پایان رسید، اما برای رعایت وضعیت جسمی امام ترجیح دادم به ایشان کمک کنم. دوستم که از من قرض خواسته بود در کناری نشسته و به خیال این که من در قرض دادن به او مسامحه می کنم هر دور که از مقابل او رد می شدم با دست به من اشاره می کرد. امام متوجه شد و پرسید: این مرد چه می خواهد؟ عرض کردم: او منتظر من است که طوافم تمام شود و به او دو درهم قرض بدهم. امام سریع دست از شانه ام برداشت و فرمود: مرا رها کن و برو حاجت او را برآور. وقتی بازگشتم که امام طوافش تمام شده بود و با دوستانش صحبت می کرد. به من فرمود: من اگر برای برآوردن حاجت کسی شتاب کنم بهتر است که هزار بنده را در راه خدا آزاد و هزار نفر را برای جهاد در راه خدا بسیج کنم.[18]
پی نوشت ها
[1] . بقره/ 148، مائده/ 48
[2] . منتخب ميزان الحكمه، ج 1، ص 344
[3] . كافى، ج 2، ص 142
[4] . عيون اخبارالرضا عليه السلام، ج 17، ص 192
[5] . نهج البلاغه، حكمت 239
[6] . آل عمران/ 114
[7] . انبياء/ 90
[8] . مؤمنون/ 61
[9] . آل عمران/ 133
[10] . بقره/ 148
[11] . اصول كافى، ج 2، ص 142
[12] . ميزان الحكمة، ج 1، ح 5381
[13] . اصول كافى، ج 2، ص 142
[14] . كافى، ج 2، ص 143
[15] . غررالحكم، حديث 7489
[16] . كافى، ج 2، ص 143؛ آثار الصادقين، ج 12، ص 422
[17] . غررالحكم، ح 10364
[18] . روضه كافى، ج 2، ص 322، بنياد فرهنگ اسلام.